فامیلمون خانه بازی زده بود و دنبال مربی بود
من فکر کردم چون شخصیه یه چند تا سوال معمولی میپرسن میای بیرون
علاقه ای هم به این کار نداشتم فی میخواستم مشغول بشم و دستم جیب پدر مادرم نباشه
خلاصه امروز رفتم واس مصاحبه بیست نفر بودیم یکی تو بود دیدم چهار نفر نشستن یه کارشناس داره کلی سؤالای تخصصی میپرسه
هی از حرفای دحتره سوال در میارود
منم دختریم یه مقدار رگه هایی از اضطراب اجتماعی دارم
بسیار مضطرب و فن بیان هم ندارم واس سوالاتی ک میپرسن باید از قبل میخوندم تا آماده باشم
خلاصه اونارو دیدم فرم رو پر نکردم کفتم سوالات خیلی تخصصیه من نمیتونم
فامیلمون بود ابروم رفت اومدم پایین
بعد مامانم چقدر عصبانی و ناراحت شد کف چرا بی عرضه ای چرا فلانی انقدر داد زد سرم
بابام رد میشه میگ چقدر ذلیلی
حالم بده انقدر گریه کردم دیگ چشمام داره کور میشه
دست خودم نیست اینجوری بزرگ شدم 😭😭😭
دلم از خودم گرفته از یه مصاحبه فرار کردم 😭😭😭😭
ابروم پیش فامیلمون رفت