2777
2789

دیروز یه روز خوب بود برام ولی فقط تا ساعت ۸ شب روزباردارم امروز نوبت دکتر و سونوگرافی داشتم بچه سالم بود و با اینکه من خیلی کم وزن اضافه کردم و شکم خیلی کوچیکی دارم دکتر گفت ماشاالله جنین چاقع و وزنش خیلی خوبه قند تو دلم آب شد اومدم بیرون کلی با شوهرم خوشحال شدیم و به جنین چاقمون خندیدیم بعدش بارون اومد رفتیم بیرون زیر بارون هم خوش گذشت 


اومدم خونه شام درست کردم و سر سفره اولین قاشق خواستم بزارم دهنم دیدم شوهرم گفت از خانوادت نباید هیییچ کادویی قبول کنی ( یه اختلافی با خانوادم داشت) 


منم گفتم اگه اینطوریه توام هیچ کادویی قبول نکن بعدشم گفت اون روز بابات و فلان جا دیدم اومده باهام دست داده پیش چند نفر از آشناها بودیم محلش نزاشتم و بزور جوابشو دادم (اینو در حالی گفت که بابام اصلا به روی من نیاورد که شوهرم بهش بی حرمتی کرده چند بار ازون روز بهم زنگ زد ولی اصلا نگفت شوهرت اینجوری گفته قیافه مظلوم بابام از جلو چشمم نمیره اون لحظه که جلو بقیه ضایعش کرده) همینو که گفت حمله کردم بهش و گلوشو فشار دادم غذاها رم از رو سفره جمع کردم بردم انداختم سطل اشغال بعدشم اومدم تو اتاق یه سره و گریه و زاری آخه شما نمیدوونید بابام فرشته اس بخدا الآنم تصمیم گرفتم جدا شم با آدمی مثل این که اینقدر بی حرمتی کنه نمیتونم زندگی کنم   

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حق داری سخته ..بابا از همه دنیا واسه دختر مظلوم ترین و عزیز ترین...ولی ب نظرم تو رابطه شون دخالت نکن...شوهرت حفظ کن اون ک تا آخر واست میمونه...ولی در عوض تو هم با پدر و مادر اون گرم نگیر

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز