میدونم که احتمالا گند زدم به سرنوشت و زندگیم. ولی هرکاری کردم اصلا نتونستم درس بخونم. نه عاشقم نه بدبختم نه اهل رفیق بازیم نه هیچی. یه مدرسه سختگیری هم درس میخونم که همه نخبه ان.منم موندم اونجا حتی خیلی روزا تا هفت شب موندم مدرسه کتاب جلوم باز اما یه خطم درس نخوندم اصلا نمیتونم درس بخونم حالم ازش بهم میخوره. اما اطرافیان همه درسخونن مطمئنم وقتی بفهمم همشون دانشگاه های خوب قبول شدن کلی حسرت میخورم که خاک بر سرم. شرایط دانشگاه ازاد رفتن رو دارم ولی خوب دانشگاه دولتی تاپ چیز دیگه ای بود خیلی دلم میخواد خودمو بکشم اما خانوادم خیلی خوبن این جواب خوبیشون نیست الان من پنجشنبه سر جلسه چی جواب بدم💔
نمیدانم شاید حالا بزرگ شدهای و زندگی را فهمیدهای که چه چیز گند و در عین حال معرکه ایست.
میدونی تو این چند روز چی فهمیدم اونی که اون همه ادعاش میشد دانشگاه فرهنگیان و تهران براش فرش قرمز پهن کردن هیچی بارش نبود ولی اونی که سکوت می کرد و فقط میخوند بنظرم اون رشته بهتری نصیبش بشه تو الان فک میکنی همه دوستات فولن ولی تو ن اشتباه نکن خیلی هام هستن خودشونو باختن