2777
2789

خیلی دلتنگ مامانم ام سه  ماه و نیم ندارمش دوریش انگار دارخ جونمو میگیره مامانم خیلی برام زحمت کشیده نتونستم خوبیاشو براش جبران کنم  مامانم نگران خواهر کوچیکم بود با تمام ارزوهاش رفت میسوزم گاها به خدا میگم مگه ما چه گناهی داشتیم اینجوری شد تازه جای خوش زندگیمون بود

کیا مادراشونو زود از دست دادن؟

عزیزم💔علت فوتشون چی بود؟

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خدارحمتش کنه گلم.باحضرت زهرا محشور بشه.واقعا داغ سنگینیه.من وقتی فکرمیکنم یه روزی خدایی نکرده مامانم ...

خیلی سخته منم فکر میکردم میمیرم 

کاش ادم با مامانش بمیره

رفته بود عمل کیسه صفری رفت کماو...

الاهی خدا با فاطمه ی زهرا محشورش کنه

عزیزم میدونم خیلی شرایطت سخته ولی الان به این فکر کن که اگه بخوای زیاد غصه بخوری روح مادرتم ناراحت میشه

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
الاهی خدا با فاطمه ی زهرا محشورش کنهعزیزم میدونم خیلی شرایطت سخته ولی الان به این فکر کن که اگه بخوا ...

وقتی خواهرام میان خونمون جای خالی مادرم خیلی حس میشه دیونم میکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  8 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  7 ساعت پیش