من و شوهرم نزدیک سه سال میشه که زندگیمونو شروع کردیم خیلی پستی و بلندی داشتیم خیلی بحث و دعوا شوهرم مشروب میخورد و میفتاد به جون من کتک کاری و این چیزا من هم خسته شده بودم از این رفتارش رفتم خونه بابام چهار ماه اونجا بودم و درگیر کارای طلاق بودم ولی باز الان دوماه هست که برگشتم خونه خودم الان هم همونجوری هست رفتار قبل داره خیلی دروغ و پنهون کاری و مشروب همه رو داره فقط انگار دست بزنش ول شده الان تو این دوماه پنهون کاریش خیلی بیشتر از قبل شده با مامانش و خانوادش یواشکی یه کارای میکنن شوهرم همیشه شب نهایت 9خونه بود الان ساعت 10شب یهو میزنه بیرون هر چی میپرسم کجا میگه کار دارم بهم نمیگه تو این دوماه به حد سکته رسیدم دیگه پیمانم پر شده به نظرتون چبکار کنم خستم کرده هم رفتار خودش هم خانوادش