بچهام دو سال و نیمشه و حیاط داشت بازی میکرد یهو دیدم گریه کرد اومد داخل وقتی نگاش کردم دیدم یه طرف صورتش کلاً خنج رفته مثل اینکه یکی تو صورتت خنج بزنه انگار جای ۴ تا انگشت خنج رو صورتش بود خنجها هم خیلی ضخیمه هرچی فکرشو میکنم که کجای حیات اینجوری شده به ذهنم نمیاد الان توش موندم باید چی چی به شوهرم بگم که باور کنه کار من نبوده هرچی هم بخوام بگم تو حیاط اینجوری شده دوباره باور نمیکنه واقعاً خودمم بودم باور نمیکردم انگار یکی بزنه خنج تو صورتت الان چیکار کنم به نظرتون تو رو خدا راهنمایی کنید بخوام گم تو حیاط اینجوری شده ولی نمیدونم کجا خورده هزار تا داد و بیداد میکنه که تو چرا کنارش نبودی الان موندم چی بگم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم همیشه راستشو بگو بذار باور نکنن دروغ بالاخره از یه جایی بیرون میزنه در ثانی هیچ مادری بد بچشو نمیخواد اتفاقه و پیش میاد
خششش خش خش خش چیه خب امضا کردم دیگه آقا ببخشیدا ولی تو کتم نمیره چند سال اینجا عضو باشین ولی تعداد تاپیکاتون صفر باشه،ناقلاها نکنه یه شخصیت دیگه با یه کاربری دیگه و هزارتا تاپیک دارین🤪🤪من اصلا مشکلی ندارم با اینکه کسی تو تاپیکام بگرده و راستش اصلا درک نمیکنم چرا خیلیا مشکل دارن با این موضوع😇
" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... " (سهراب سپهری)
نه فک نکنم 😭نمیدونم اصلا چی شد من یهو دیدم بچم گریه میکنه میاد داخل البته گربه زیاد اینطرف هست نمیدونم گربه اومده بود نمیدونم خورده بود زمین منم همین موندم چی به شوهرم بگم