پسرم دوسالشه چندروزی میشه بهونه گیرشده همش میگه بریم پارک گریه میکنه ناجور هرچی ام میگم اروم نمیشه نصف شب از خواب پاشد نخوابید همش گریه. دیدم پدرومادرم هرکدوم یچیزی بهش میگن دعواش میکنن ب من توهین کردن تو تربیت بلد نیستی این چه یچه ایه گریه میکنه هرچی خواستن ی خودمو پسرم گفتن حتی سیلی زدن صورتش ک بخواب چته یچه بدتر گریه میکرد منم دیدم بچم داره اسیب میبینه ساعت سه صبح زنگ زدم اسنپ اومد رفتم خونه بابام نمیذاشت ولی رفتم رسیدم خونه بچه خوابیذ تا ساعت نه صبح الانم ارومه ولی اونابچه منو وحشی میدونن دیگه نمیگن دوسالشه همش میگن تو خوب تربیت نکردی اخه چیکار کردم من سرم داره میترکه کاش نمیرفتم اونجا. بچه های منو با خواهر زادم مقایسه میکنن جلوعه بچه هام اونو میبوسن قربون صدقش میرن ولی بچه های منو ایراد میگیرن
خدایی من باشم دیگه پامو نمیذارم اونجا
بچه دو ساله سیلی زدن داره؟ چقدر سنگ دل هستن
رفت و آمدتو کم کن
دوری کن دوری کن
حتی اگ برات سخت باشه دور باش به مدت طولانی
روح و روان بچه ات از همه چیز و همه کس مهمتره
هر کس بهش اسیب میزنه کمتر برو خونش
شب چرا اونجا میمونین
بچه رو زدن؟چ عجیب
خب عزیزم میبردیش پارک اخه ی پارک چیه از بچه دریغ کنی
وقتی چند روزه حالش اینجوره چرا شب موندی جایی غیرخونه خودت؟...اونام سن هاشون بالاس دیگه حوصله نق نق و گریه بچه دارن تایم رفت و امدت محدود کن
یه مدت نرو
بعدا هم هروقت رفتی، شب رو نمون
کارشون خیلی زشت بوده، خب بچه‌ست دیگه
من جات بودم تا مدت ها نمیرفتم خونه پدرم
بچه ۲ ساله اوج شیطنت و بدقلقی اش هست
واقعا درک هم خوب چیزیه
بچه گلایه نداره دختر منم بعد از اینکه از شیر گرفتمش تا سه چهار ماه شب آنقدر بهونه می‌گرفت و گریه میکرد که دیوونه میشدم سعی کن این مدت که بچه بهونه گیر شده جایی نری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز