سلام دوستان
واقعا خسته شدم از اخلاقای گند شوهرم ۵ سال دارم باهاش میسازم هرکاری کردم تا اخلاقاش ترک کن مثلا مشروب میخورد باهزار بدبختی وشرطی که واسه ترک تحصیلم گذاشت مجبورش کردم ترکش کرد باز رفیق بازیش واقعا جونم به لبم رسید دوماه قهرخونه بابام بودم تا فهمید رفیقاش بدردش نمیخورن الانم باز کلی اخلاقای بد دیگه داره که باز اونارو میتونم تحمل کنم به جهنم ولی اینکه دروغ میگه منو میپیچون میره خونه آبجیش میشین اصلا به روی خودش نمیاره زن وبچم الان توخونه تنهان اینجا کسی ندارن برم پیششون باخیال راحت امشب تا ۱۲ شب اونجا بود بعدم اومده خونه باکمال پرویی میگه بالاپشت بوم بودم پیش کفترام وای دیگه نتونستم خودم کنترل کنم باهاش بد دعوام شد ولی بازم انکار میکرد که نرفتم ولی آخر کوتاه اومد...آخه گناه من چیه چرا انقدر باید تنها کف این خونه بشینم چشم انتظار مردی که ی ذره غیرت تو وجودش نیست ...فکرکنید میره میشین خونه آجیش خواهرزادش که تازه ازدواج کرده رو نصیحت میکن باهاشون میگه میخنده درصورتی که یکی میخواد خودش نصیحت کن