2777
2789
عنوان

دلم از زندگیم گرفته کاش می مردم

249 بازدید | 6 پست

هیچ امیدی به آینده ندارم خانوادم پشتم نبودن هیج وقت تو ازدواح اجباری کردن که یدفعه نترشم 

ازدواجی کردم که همیشه پشیمونم

هیچ امیدی بع آینده ندارم

شوهرم یه آدم ساده بود که ۳۰ سال دیگه هم به هیج جا نمیرسه. پل بود واسه برادرشوهرم تا بتونه اون همه چی بهترینش رو داشته باشه و خود شوهرم هیچی نداره به جز قسط و بدهی. کارمون همش شده دعوا 

دوسالی که ازدواج کردم روزی نیس باهم دعوا نکرده باشیم 

از اونطرف نمیتونم طلاق بگیرم خسته ام مرگ راه حل زندگی منه 


الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم ازدواجم اجباری بود و قبل عقد فقط چندبار دیده بودمش. 

 از چهرش چندشم میشد نمیتونستم بهش نگاه کنم چاق، شکم گنده،هیکل زشت، چهره ی زشت، دندونای زشت، طرز حرف زدنش چندش، خیلی بد تیپ و دهنش بوی چندش میداد،روز عقد خدا خدا میکردم عقدم بهم بخوره و چندشم میشد دستمو بگیره ولی عقد کردیم و فقط حس ترحم ترحم  وترحم داشتم بهش که چقدر موجودخار و ذلیل و بی عرضه و بدبخت با هزارتا عیبه هیچوقت علاقه بوجود نیومد هیچوقت از هیچیش خوشم نیومد بشدت احمق کودن دهن بین مادر و خواهر و فامیلش بود بشدت عصبی بد دهن بیشعور زن ستیر وحشتناک خسیس و گدا و بی نهایت چرک و چندش و کثیف و شلخته وقتی باهاش درددل میکردم هفته ی بعدش حرفامو میزد تو سرم و میرفت به خانوادم میگفت و هیچ حس امنیت نداشتم و دست بزن داشت و وحشی و بیرحم بود و ماهی یکبار منو از خونه مینداخت بیرون و تهدیدم میکرد طللاقت میدم. ده سال زجر کشیدم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792