دیگه هم از طرف من پیامی نمیبینی ...
خودتم بیشتر از این خسته نکن که هرروز دنبال این باشی که من بهت راس گفتم یا دروغ ؟
من فقط خدای من میدونه چی بهم گذشته ، نگرانم نیستم که بخوای چیزی خلاف این ازم پیدا کنی چون من با تو هیچوقت پسر بد و نامرد و دروغگویی نبودم . چیزی که هیچوقت نخواستی باورش کنی ...
باز امشب دوباره گوشای دلم افتاد پایین . سرم خم شد ، دلم شکست ، گلوم گرفت ، حال خوشی ندارم کلا.
نمیدونم چرا واقعا نمیتونم چنروز از ته دل شاد باشم و خوشحال بمونم .
بقران من پسر بدبخت و بد شانس و ساده ایم .
تو هم انگا اومدی که فقط اینو بیشتر بهم ثابت کنی