من بابام اخلاقش خیلیی بده از اول بد بوده جدیدا بدتر شده .به حدی که بعد ۲۰ خورده ای سال زندگی با اینکه ۲۰ سال با مادرزنش ینی مادربزرگم و تنها خالم رفت و امد کرد و الان دوسه ساله اصلا اسمشونم نمیخواد بشنوه و خیلی بدش میاد اسمشون میاد فحش میده بهشون بی دلیل ... بعد هیچکسو راه نمیده خونه با یک نفرم رفت و امد ندارم فقط مادربزرگ و خاله مجردم بودن که پاشونو بریده ..فقط خواهر خودشو راه میده .اونم یه زن حسود و فضولیه که مثلا سر نزده میاد میاد یه ربع میره چند ماه یبار و اینکه زنگ میزنه به بابام خبر ازش میگیره ک مثلا ما چیکار میکنیم .ما چیکار کنیم که پای اینو ببریم؟ خیلی به وضوح حسوده و ادم بدیه ما ادمای نجیبی بودیم چیزی نگفتیم که احترام بزاریم احترام ببینیم ولی فایده نداره و بابام میگه راه نمیدن هیچکسو وقتی میگیم پس خواهر تو هم نباید بیاد میگه من میخوام که بیاد .. بنظرتون چیکار کنیم ؟ چون هم حسودن هم از سر حسادت خیلی حرفا زیر گوش بابام میخونن باید قطع شه پاشون و الا هر چی جلو تر بره بدتر میشه .. مثلا در این حد ک من دانشگاه قبول شدم گفتن نزار بره دانشگاه ... اینطورین .
نظرتونو بگید خانما
نه بابای خوبی دارم نه فامیل خوبی موندم چطوری پای این فتنه رو بکشم بیرون از زندگی
