دخترش اینقدر خوشبخت و خوشحال بود و کنار یه شوهر پولدار بود و دماغشو عمل کرده بود و با صدای بلند میخندید
مگه دنیا بداساس عدالت ساخته نشده
نکنه دنیا براساس ظلم بنا شده که من بیخبرم😭
درصورتی که مادرش کلی به ما ظلم کرد بیشتر از همه به خواهرام ظلم کرد😭 چند بار اومد در خونمون و گفت اومدم ابروتون رو ببرم و کلی خجالت کشیدیم با حرفاش (منو و خواهرم خیلی بی زبونیم و بدبخت)😭
اون زن کلی مارو درد و رنج داد بدترین درد ها رو به خواهرم تحمیل کرد و سخت ترین تهمت هارو بهمون زد و دو بار مانع ازدواج خواهرم شد ولی امروز دخترش غرق خوشی بود