زندگیم پر از غمه پر...۲۸سالمه هنوز دانشگاهمو تموم نکردم مهارتی بلد نیستم هنوز ترم ۳ دانشگاهم تقریبا ۳۰ سالگی تموم میکنم کی دیگه من میرم سرکار ای وای پیر شدم... الانم که خودم بعد از ۲ سال رابطه عاشقانه مجبور شدم رابطه رو ترک کنم چون حس کردم موندن به صلاحم نیست بهش گفتم دارم ازدواج میکنم اونم اولش گفت نمیتونم بدون تو اما وقتی گفتم اگه دوسم داری برو قبول کرد .ای وای تمام وجودم درد میکنه بدبختیهای زندگیم ی طرف غم دوری و جدایی دیگه نابودم کرده روزا همش میخوابم من دلم به چی خوش باشه من نمیدونم چیکار کنم ناامیده ناامیدم