یعنی مخم داره میترکه . بار اولشم نیس این حرفو میزنه
کارخودشو میبره بالا کار منو بی ارزش میکنه .
مثلا خودش مریضه با به بهانه ی مریضیش بددهن شده بد اخلاق شده . منو بچه ها هم هی تحمل میکنیم. حالا سه روزه من مریضم خداشاهده از کارای خونم هیچی کم نشده همرو انجام میدم. دوتا بچه ۴و ۵ ساله شیطون دارم . مدام در حال جارو کردن و تمیزکاریم یا تو اشپزخونم. سرویس بهداشتی تمیزه همه چی مرتبه. بعد این اقا همش بهم میگه مگه تو خونه چیکار میکنی تا ساعت ۱۲ ظهر خوابی بعدشم یه غذا میپزی بخدا دگ اشکم درومده از زوره حرفش. الانم باهاش قهر کردم . بچه ها هم خونرو گند زدن ظرفای ناهارم تو ظرفشوره. از طرفی خودم از کثیفی بدم میاد از طرفی میگم بذار چندروز کار نکنم که بفهمه . تو روخدا راهنماییم کنید خیلی دلم شکسته با حرفش