یه عمو داشتم خدا بیامرز دکتر بود، هرکی میومد پیشش میگفت پولی ندارم داروهام را بگیرم دکتر داروی ارزون بنویس، میگفت برو فلان داروخانه بگیر داروهاتو . با داروخانه قرار گذاشته بود هرکی با نسخه من اومد که علامت داشت بالاش، پول ازش نگیر آخر ماه میام حساب میکنم.
روز خاکسپاریش دکتر داروساز میگفت با گریه.
هنوزم بعد آر بیست سال اسم عموم توی شهر ما ورد زبونه از خوبی
این را گفتم بدونی خوبی راه دوری نمیره