تو فک کن ما پنج ماه بود ازدواج کرده بودیم
خونمون دزد اومده بود بعد همه جا رو هم ریخته بود بیرون
کشوی لباس خواب ها و لباس زیرای من
دیگه شما فک کن یه تازه عروس چه لباسایی داره
بعد از کلانتری اومدن دوتا آقا یه سرباز
میگن به هیچی دست نزنین انگشت نگار بیاد
بعد انگشت نگار اومد اونم به آقا
هوووووففففففف