پارتنرم ۴ ساله باهمیم رابطمون سمی شده ولی عاشق همیم خیلی اتفاقای بدی افتاده نه حرمتی مونده نه اعتمادی نه هیچی هرچیزی که فکرشو بکنید اتفاق افتاده زیاد وقت ندارم تایپ کنم بهم ۱۰ دقیقه وفت داده تصمیم آخرمو بگیرم گفت اگه بگی نه همه چی تموم میشه و میرم رل میزنم چون تو میری میزنی . حالا عقلم میگه کات کنم چون خیلی اینجوری شده کات نکردم به امید اینکه رابطمون درست شه ولی هیچی درست نشده همه چی بدتر شده هیچ آینده ای هم باهم نداریم ازدواجی درکار نیست نه اون میاد خاستگاری من نه من حاضرم باهاش ازدواج کنم عصبیه شکاکه شدیده به حدی که با دوستم تو خیابون منو دید آبروریزی کرد میخواست کتکم بزنه چیکار کنم لطفا بگین چی بهش بگم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کسی قدر دل پاک مونه هرگز نمی دونه مو "موسی" هم ِبشُم "آسیه" از "آبُم" نمی گیره.نِفهمید و نمیفهمن مُنو درد مونه اینجا مو خط دکترُم خالو کسی قابُم نمی گیره 🍀
تا توانی میگریز از یار بد ☆☆☆ یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند ☆☆☆ یار بد بر دین و بر ایمان زند
عالم از شرّ و شور عشق هیچ خبر نداشت* فتنهانگیز جهان نرگس جادوی تو بود☆ شرطه کردومه اگر لهو خمه در چم روژئه بَه شِعِر خوندنهوه تا درکی مئخانه ئَروم اون روگرفت دختر که توی صفحهم میبینید تنها نشانهی دوستداشتن فرزندِ دختره و من هیچ جا جنسیتم رو پنهان نکردم.حتی چند بار روگرفتی از انسان(مرد)بزرگوار و شایستهای رو خواستم بذارم پایگاه نپذیرفت.پیامد ندیدن هر کاربری پای خودشه و گناهی گردن من نیست.