رفتم مشاوره گفت فرار کن برو یجایی اجاره کن یروز برو دیگ برنگرد تازه من ۱دهم کارای مامانمو ب مشاور گفته بودم
ی خانم اونموقع تو نی نی سایت همین حرف شمارو گفت منم کنکور ارشد دادم شهر دیگ
باز مامانم نذاشت گفت تبریز دوره و فلان
انتخاب دیگم شهر نزدیک بود اجازه داد وگرنه آشوب بپا میکنه همه رو ب جونم میندازه تهمت خرابی بهم میزنه
باز همون شهرم دستور داد پول خوابگاه نده دوروز تو هفته است صبح برو شب برگرد من بدبخت دوسال اینجوری آواره جاده ها بودم
درسم تموم شده هنوز واس حتی نوار بهداشتی بهم توهین میکنه
نذاشت برم سرکار گفت از خونه پرتت میکنم بیرون
نذاشت خواستگار خوب داشتم پولدار تک پسر بیاد حسادت کرد گفت برو تو خیابون واسشون مراسم خواستگاری بگیر 💔
آبرو برام نذاشته پشت سرم پیش زن اداشهام آبروم برده بدگویی کرده حتی خونه برادر نمیتونم برم
الان کنکورم بدم شهر دور باز میاد آدرس و تلفن اونجا رو میگیره ب بهانه نگرانم و مادرم و اداهای همیشگی نقش بازی میکنه اونجام آبرو برام نمیزاره