شوهر خاله شوهرم مریض ه
این خاله ش بچه نداره کلا
بعد مادرشوهرم گفت شوهرش فوت بشه باید بیاد پیش شما زندگی کنه
منم گفتم چرا اون وقت
هیچ قانونی اینو نمیگه
ما اول زندگی گفتیم به همون خاله که زمین و باغ روستا تو بفروش ما یه خونه بخریم به اسم خود خاله
بعد به تو اجاره بدیم گفت نه وقت فوت شدن شوهرم می خوام تو روستا زندگی کنم
منم گفتم مگه خاله اینو نگفت
مادرشوهرم گفت تو روستا می ترسه
منم گفتم خوب جدا شو برو پیش خواهرت
استرس اوار شدن مادرشوهر کمه
اینم روش
البته اینم بگم مادرشوهرم همین شوهرم و.دختر کوچک ش برای خودشه برادرشوهر ها و خواهرشوهر بزرگ از زن فوت شده پدرشوهرمه
که بعد فوت اون زن اومده با مادرشوهر من ازدواج کرده