برو بابا 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣این مگه چقدر پول بهت میده که توقع خرج خونرم حتما میخواد داشته باشه
ولش کن خواهر
من یه روز پارچه ساتن دور خودم پیچیدم هیچ کس خونه نبود بچه هارو فرستادم خونه مادر شوهر بعد بالای پارچه یه ربان گره زدم وقتی اومد کیک دستم بود شمع روشن بود برقادهاموش فکر کرده بود لباس مجلسیه شمع و فوت کرد گذاشتم کنار کیکو گفتم زبان باز کن کادوته با خنده باز کرد از تنم پارچه افتاد لخ...ت شدم 🤣🤣🤣🤣بهترین هدیه ای بود که تو عمرش گرفته بود
البته آخر شب براش ست کیف پول و کمربند خریده بودم اون محض خنده بود تازه کیکشم پاتریک بود روش نوشته بود تو مال منی هااااا اسکل