کلا شوهرم از اول زندگی چون من کلا پول خرج نمیکردم اونم برای خونه هیچی نمیهرید عادت کرده بود ولی من هر پولی دستم میومد پس انداز میکردم بعد انقدر پول پس انداز کردم تا تونستیم بعد ۱۰ سال خونه بخریم بعد از ۲ سال که خونه رو خریدیم پدر شوهرم فوت کرد بعد از چند ماه فهمیدم بله شوهرم رفته خونه رو فروخته و کل قرض های باباشو داده با پول خونه ای که من با کلی زحمت و گشنگی پولشو جمع کردم بدون اینکه به من بگه رفته بود خونه رو فروخته بود بعد حالا اینا به کنار بعد از اون رفتیم خونه اجاره فقط به خاطر بچه ها موندم باهاش زندگی کردم تو این مدت هم کلی گشنگی داد بهمون هیچی نمیخرید میگفت میخوام خونه و ماشین بخرم و پول رو نیست و نابود میکرد اصلا نمیدونستم پول رو چیکار میکنه هر پولی که در میاورد رو نمیدونستم چیکار میکنه هیچی هم برای خونه نمیخرید دیگه کار به جایی رسید من طلاهامو فروختم و پول حداقل خوراک خودمونو داشته باشیم از گشنگی نمیریم بعد این چند وقت هر چی کار میکرد یک هفته قبل اینکه مهلت این برسه اجاره خونه رو بده هیچ پولی خرج نمیکرد حتی پول مدرسه بچه هارو هم نمیداد میگفت میخوام پول اجاره خونه رو بدم بعد هفته پیش صاحب خونه به شوهرم پیام داده بود که خونه رو خالی کنید و پول این ۸ ماه که ندادی اجاره رو برام بریز وگرنه از پول پیش خونه برمیدارم شب وقتی شوهرم خواب بود واسه شوهرم فرستاده بود منم دیدم بعد انقدر عصبی شدم از دماغم خون اومد بعد گفتم دیگه بیخیال میشم این درست نمیشه بعد جالبیش اینجاست هر بار که ی کار میکنه میگم طلاق میخوام میگه اشتباه کردم درست میشم دیگه از این به بعد درست میشم ولی باز دوباره روز از نو روزی از نو بعد امروز دیگه خیلی بهم فشار اومد چون چند وقت بود چیزی برای خونه نخریده بود کارتشو از شلوارش برداشتم رفتم کل پولی رو که توش بود به حساب خودم ریختم بعدش رفتم وسایل برای خونه گرفتم حالا خوبه برای خودم نگرفتم ها رفتم خرید خونه رو انجام دادم اونم چقدر ۱ و نیم میلیون بعد که پیام براش اومده بود زنگ زد کلی فحش داد و داد و بیداد کرد منم کم نزاشتم هر چی تو دلم بود و گفتم بعدش آقا طلبکاره و اون گوشی رو قطع کرد
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
احتمالا از اول سخت نگرفتی بهش یه حرف هس اگه شوهره برا شما خرج نکنه میبری جای دیگه خرج میکنه مثل همون ...
حتی نمیتونم طلاقم بگیرم کسی حمایتم نمیکنه وقتی به مادرم میگم طلاق میگیرم میگه باشه ولی رو خونه ی من حساب نکن خودتون با بچه ها ی خونه جدا بگیرین منم کار ندارم که خونه دارم نمیدونم چطور خونه بگیرم چطور خونه رو بچرخونم اصلا گرفتار شدم