داشتم صبح از مهد برمی گشتم حس کردم یکی پشت سرمه
خودمو جمع کردم کشیدم کنار رد بشه
فکر کردم می خواد گوشیمو بزنه
بعد یهو خودشو چسبوند بهم دست زد پشتم
منم انقدر عصبانی شدم شروع کردم به جیغ کشیدن و فحش دادن
مرتیکه هم هی عذرخواهی کرد رفت
خیلی ترسیدم ها
ولی اولین بارم بود در برابر این بی شرفا از خودم دفاع می کردم
تو رو خدا به دختراتون یاد بدید اینجور وقتا از کسی نترسن
جیغ بکشن
نزارن کسی راحت اذیت شون کنه 🥺