واقعا سخته تا کسی بارداری سخت و سرکلاژ و استراحت نباشه اصلا درک نمیکنه
امروز دست خودم نبود کلی گریه کردم نه بخاطر شرایطم بخاطر اینکه واقعا آدم وقتی ناتوان میشه میفهمه چقدر تنها هست
من بارداری اولم رو خونه مامانم بود ۶ ماه بودم الان که بعد از ۶ سال باردار شدم کلی حرص کردن و ناراحت شدن که اصلا چرا باردار شدم بعد هم خیلی بی تفاوت بودن نسبت بهم من از صبح تا شب تو خونه رو تخت تنها با یه بچه پیش دبستانی خیلی روزها بر من به سختی گذشت خیلی دیگه نمیتونم ادامه به نوشتن بگنم ولی تو رو خدا یکی رو دیدید محتاج هست ناتوان هست بهش کمک کنید ،