پدرم رو ۵ بهمن از دست دادم خیلی یه هویی و غیر منتظره
حالا زندگی برام خیلی بی معنا شده همش میگم خب تهش چی
چقدر این دنیا الکیه
شما هم بعد از دست دادن عزیزی این حس رو تجربه کردین؟؟
حس میکنم زندگیم تو خطره فکرو خیال میکنم همش
خدارحمت کنه روحشون قرین ارامش الهی
اره واقعا منم مدتیه فکرم درگیر مرگه ک چقدر میتونه غیر منتظره باشه و چقد زندگی مسخرس
پدر منم ۱۰ سال پیش مرد
اون اولها مثل شما واسش ناراحت بودم
الان میگم حیف اون وقتی ک گذاشتم
دیگه همه میمیرن
خدارحمتشون کنه
این دنیا ک بی ارزش هست
ولی انسان تا وقتی زندست باید زندگی کنه دیگ
امروز برنامه اکنون رو میدیدم بهت پیشنهاد میکنم ببینی در رابطه با سوال شما صحبت میکرد
مهمان برنامه مهدی فیروزان
خدا رحمتش کنه
من حالت رو درک میکنم
من زندگیم زیر و رو شد
وقتی مادرمو از دست دادم هنوز به عشق بابام خودمو سرپانگه میداشتم اما سه سال بعدش که پدرمم از دست دادم دیگه کمر من راست نشد الان داره ۴سال میشه
هم پدرم هم مادرم رو یهویی از دست دادم،فکرشو بکن آنقدر یهویی که من تا نیم ساعت قبلش داشتم به مامانم میگفتم یکی دو ساعت دیگه بریم پیاده روی،،دیگه خودت فکر کن چقدر یهویی بود و بدون هیچ زمینه بیماری یا هرچیز دیگه
همیشه میگم فوت پدر مادر برای فرزند مجرد خیلی سخته چون واقعا مسیر زندگی آدم عوض میشه
من شرایط خیلی سختی رو گذروندم خیلیییی سخت😭
وقتی یکی فوت می‌کنه اقوام تا چهل شب هوای بازماندگان رو دارند
اما من۴۰شب رو تنهایی سپری کردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز