بهت یه جیزی میگه بعد میره پیش خانواده نظرش کلا عوض میشه
هی زنگ میزنه مادرش
رستوران بره مسافرت بره بازم فکر اینه که کاش مادرم رو می آوردم انگار از گلوش پایین نمیره
بله قربان گوی مادرشه ولی یه بارم در طول روز زنگ نمیزنه زنش حالش بمرسه یا مریضه اصلا نمیفهمه چجور هنسرش خوب شد زنش ولی مادر سرش درد کنه باید کلی دکتر و عذا بیرونی و فلان
زن و بچه یعنی فدای مادر میشه