سلام بچه ها می خوام نظر واقعیتونو بگید
من با یه اقایی قرار داشتم
خودم چندان میل نداشتم ولی اون خیییلی اصرار می کرد که منو ببینه
گفت چهار شنبه بیا
از یه شنبه مدام روزی ۱۰ بار می پرسید
دیت اولمون هم نبود
خلاصه من روز چهار شنبه صبح گفتم فلان ساعت و فلان جا
بعد گفت نمیشه بندازیمش پنجشنبه صبح !
من اصلن جا خوردم چون دانشگاهم کار اموزی داشتم به بدبختی اون چهارشنبه رو خالی کردم چون ایشون منو دیونه کرده بود از بس گفت چهارشنبه بعد از ظهر!
گفتم چرا گفت مادرم کار داشته منم الویت کارام مامانمه
دیروز صبح زنگ زدم بهش هرچی از دهنم دراومد بهش گفتم ،دلم خنک شد
جای من بودید چه واکنشی نشون میدادید
بگم یه بار دیگه ام کافه قرار داشتیم نیومد بهش زنگ زدم خاموش بود
بعدش که من رفتم خودش نزدیک ۷۰ بار زنگزده بود که بگه ببخشید !