تعریف کنید
بخاطر من از دی ماه با خانوادش کات کرده سر ی بحثی
هیچ جا
اصا لامصب نمیاد ک ببینم هوامو داره یان
هواموداره همه جاخداروشکر
غمیگنم که باید بگم این همه سال زنش ام
هیچجا پشتم نبوده
یک شب تشنج کرده بودم فک میکردم دارم میمیرم باورم نمیشد شوهرم اونطوری گریه کنه..
40سال کنارهم بودیم فقط یه بی وفایی ازش دیدم که یکسال منوتنهاگذاشت بدون من پروازکردورفت
من خیلی قدر نشناسم خیلی جاها هوامو داشته ولی همه رو ول میکنم اشتباهی ازش بیبینم همون میاد به چشمم
وقتی سه شب بیمارستان بستری بودم
نذاشت هیچ کس بیاد کنارم
گفت فقط خودم باید باشم
هی بین محل کار و بیمارستان رفت و امد می کرد
شب ها از خستگی بیهوش میشد
اونجایی که بیهوا تو جمع گوزیدم ولی اون گردن گرفت
تاجاییم دردکنه هرجاباشه میادپیشم ماساژم میده قرص واینامیده تاخوبشم خیلی بهم میرسه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
