هیچوقت نیست کارمنده یعنی ازصبح کع میره سر کار تا ساعت ۵ غروب میاد ناهارشو میخوره سفره هنوز پهنه میره تاااااا ساعت ده شب هر وقت هم چیزی میگم میگه من ۵ خونم میگم مثل کاروانسرا میآید غذا تو میخوری میری شبم برای خوابت میای اونم ۴۵ دقیقه میره توالت
اونقدر با بهانه های مختلف خاستم نگهش دارم اصلا دوست نداره فقط بیرونه
امروز گفتم بیکاری شیفت شبی مایع کباب آماده کردم بریم طبیعت الان رفته بیرون میگه ۱۲ میام آماده باش ۲ باید برم سر کار خوب چ کاریه منم وسایلاررو آماده نکردم چون نمیرم کجا برم که فقط توی راهیم
میگم بمون خونه میگه👍 بیا وایستا بچه نگه دارم خیلی دلشکستم من تک فرزندم توی شهر غریب همش تنهام بچه نمیخاستم منو باردار کرد ک سرم با بچه گرم باشه خودشم بیرون ده ساله ک هیچوقت نیست فقط غذاشو میخوره میره وقتیم چیزی میگم میگه جایی نمیرم که اونقدر غرورمو له کردم اونقدر منت کشیدم التماس کردم اونقدر به روشهای مختلف خاستم نگهش دارم اما اصلا فایده نداره
من چیکار کنم با این مرد ؟