حقیقت بگین اگر شما جای من بودین چه حسی داشتین؟
یه جاری دارم قیافه خوبی نداره اخلاقشم خیلی سرده حتی با شوهرش باهمه اما برادر شوهرم براش میمیره میلیاردی پول داره همش تو کارت جاریمه چندتا زمین و خونههمداره نصفشون به اسم جاریه نصفشونم به اسم بچه هاشون
جاریم 5ساله ازدواج کرده 3تابچه اورده 4سال و 2سال نیم و یکی یه سال اکثرا پدرشون نگهشون میداره یا خواهر شوهرمجاریم اکثرا برای دل خودش میره تفریح تا الان نشنیدم دعوا کنن یا برادرشوهرم تن صداش بره بالا گوشیش ساده اس و حتی بلد نیس باهاش پیام بفرسته هردو 39 سالشونه انا جاریم بهترین گوشی رو داره و برادرشوهرم برخلاف شوهرم و اون یکی داداشش خیلی فهمیده وروشنفکره
اما شوهر من یهاحمق و خیانتکاره که لنگه نداره طبقه بالای خونمون کرده جن ده خونه هزار بار با برادراش دعوا کردن سر این موضوع چون ناراضی ان منم دیگه خسته شدم تو تاپیکای قبلم دلیلشگفتم
ولی بعضی وقتا از اعماق وجودم به جاریم غبطه میخورم میگم خوشبحالش کاش من زیبایی نداشتم ولی شانس داشتم