... اقاهه کلید رو آورد و در دستگاه رو باز کرد و کارتمو در آورد.
رفتم جلو که قاپش بزنم، ولی کارت رو کشید عقب و گفت: این که اصلا به نام شما نیست خانم. به اسم یه آقاس.😒
یادم افتاد کارت عابر بانک دومم به اسم همسرمه. گفتم: آخ آره. بنام ایشونه. همسرمه.
همسرم آهی از سر تاسف کشید و کارت ملیش رو نشون داد و عابر بانکم رو پس گرفت.🫤
کارت رو گرفتم و رفتم جلوی عابر بانک.
همسرم گفت: چکار میکنی؟😒
گفتم: وایسا باقی پولو بگیرم دیگه.😁
در تمام این مدت اون خانم مسن و دخترش هاج و واج ما رو نگاه میکردن.🤣
کیف کارتهامو برداشتم. کارت دومم رو که می خواستم ازش برداشت کنم، اشتباها انداختم تو کیفم و کیفمو دادم دست همسرم. و وایسادم جلوی دستگاه.
اومدم کارت رو بزنم تو دستگاه که فهمیدم کارت اولی رو برداشتم.
با کلافگی دنبال کارت دومم می گشتم که همسرم پرسید: چی شده؟🧐
گفتم: کارته رو پیدا نمیکنم.😣
دختره گفت: انداختیش تو کیفت.😒
گفتم: ماشاالله شما چه حواستون جمعه.😁
کیفمو از همسرم گرفتم و کارتمو در آوردم و زدم تو دستگاه و بالاخره موفق شدم باقی پول رو برداشت کنم🤣😇💪...