ممکنه تجربیات خودتونو به اشتراک بذارید؟
امروز صبح یک مرد مریض پشت سرم صدای حیوون در میاورد. رومو برگردوندم دیدم دقیقا پشت سرمه. تقریبا تنش به تنم خورده بود. ترسیدم ولی برگشتم سرش جیغ کشیدم. خیابون خلوت بود .
الان می‌گم چه کار خطرناکی کردم. اگه چاقو داشت چی؟
زن بودن خیلی سخته. با خیال راحت توی روز روشنم نمی‌تونی راه بری
از جاهای خلوت تاریک نباید رفت و آمد کرد
تو همه کشور ها همینه
تا شروع کردن به انجام یه کاری دوربینتون رو در بیارید و شروع به فیلم برداری کنین😁و بگین سلام بچا امروز به مناسبت دو ملیونی شدنمون اومده بودن جشن بگیرم که این احمق مزاحمم شد
برا منم پیش اومده
یبارش رو پله برقی مترو تجریش بود اقای سن بالا انقد داد و بیداد کردم
اخرش برگشت بهم گفت تورو با یمن عسلم نمیشه خورد 😐😐
باورت میشه؟؟؟؟
الان فوبیا پله برقی دارم
لباسم همیشه مناسبه چون خانواده سخت گیری دارم ولی چند بار پیش اومده توی خیابون دست زدن ب بالا تنم یا خورشونو زدن و منم از ترس هیچی نگفتم و رد شدم
یه سری یه مرد تو میده فروشی بهم دست انداخت از پشت. شوهرم نزدیکم بود صدامو درنیاوردم ترسیدم به روم بیارم شوهرم بزنتش و شر بشه. اگر شوهرم نبود با لگد و مشت میفتادم به جونش
من بچه بودم تقریبا ۱۳ سالم میرفتم مدرسه یکی دست زد به سینه ام تو اون موقعیت باید بگیری دستشو پیچ بدی جیغ داد بزنی ولی من خیلی کم سن بودم الان کسی جرات داره اینکارو کنه جنازشو با زنجیر کل خیابون میکشم
من وقتی خیلی بچه بودم این اتفاق افتاد و اونقدر ترسیده بودم که نمی دونستم چیکار کنم
الان یه سری بی.....میان میگن درست بیایید بیرون .
نمی‌فهمن که آدم مریض مریضه براش ربطی نداره با حجاب و بی حجاب
