میشه منو راهنمایی کنین؟
من جمعه خونه پدرم بودم با شوهرم و ب ی سری دلایل مجبور شدم بمونم تا شنبه عصر
ولی شوهرمجمعه شب برگشت خونه
و شنبه ساعت ۴ اومد دنبالم
حالا از اون روز مادرشوهرم هی تیکه میندازه ودعوا میکنه گ اره شوهرتو تنها گذاشتی و ... و جلو شوهرم هم میگه ک اونو از من دور کنه
دیشب جایی مهمونی بودیم و باز اینو جلو شوهرم گفت و شوهرم فقط میخندید و انگار طرف مادرش بود
منم قبل اینکه بریم مهمونی ب شوهرم گفته بودم اگر ماد ت باز این بحثو تپ جمع پیش کشید با ت بحث میکنم اونو گف خودم درستش میکنم اگر گفت
ولی دیشب بازم هیچی نگفت و من تا ۱ شب فقط گریه میکردم
صبم باز بامادرش حرف زدن و احوال پرسی و اینا
من دارک دق میکنم
االانم باز با شوهرم بحثم شد گف زن صدتا پیدا میشه ولی خونواده نه
الان چیکار کنم