2777
2789
عنوان

داستان ترسناک واقعی

| مشاهده متن کامل بحث + 7825 بازدید | 295 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ما هم دامادمون تعریف میکنه سرباز بوده با دوستش داشته میرفته سر پست ۴ صبح یه گوسفند دیده با پا زده پش ...

ما هم ی همسایه مون میگفت بابام تو راه با موتر داشته میرفته شهر یهو ی بره میبینه بلندش میکنه سوارش میکنه دست میکشه روی سر بره میگه کله ت کله پاچه میکنم شکمت سیرابی از فلان قسمتت دنپخت فلان جا کباب ی مرتبه بره هه بلند میشه میگه منو بخوری؟ میزنه مردی تا 4 ماه روانی میشه 

ببین یچی بگم برینی ؟ قسم میخورم راست میگم ک باور کنی داستان خودتو یادت بره به جان مامانم راست میگم گ ...

به به لیس دوست دارم  بهشون بگو بیان لیسم بزنن🤣🤣

ما به آزمون و خطا استادیم استتتتتتتاد
ما هم ی همسایه مون میگفت بابام تو راه با موتر داشته میرفته شهر یهو ی بره میبینه بلندش میکنه سوارش می ...

منم بابام راننده بیرون شهر بوده خونه مامانم اینا جن داره شبا چیزی میدیدم زرد میکردیم بعد بابامم مینشست از خاطرات وحشتناک تو جاده بودنش میگفت یه چندباری سکته ریز زدیم فک کنم اما خودمون نمیدونیم 🤣🤣🤣🤣

اقایونی که هَوَل تشریف دارید درخواست ندید متاهل هستم حتی اگر تاپیک بزنم که با همسرم مشکل دارم باز شما فک نکن خبریه

مامان بزرگم میگفت ی موجدایی بودن با لباس کامل سفید و سرشون دستمال پیچ شده مغرب ها از اب زود میمودن بیرون تو شهر پرسه میزدن میگه یبار 13 یا 14 سالش بوده تو راه خونه خالش میکیشو مبینه ک لنگان لنگان داشته‌ راه میرفته و ی چیزای شعر طور میخونده 


شعرو مامان بزرگم برام خوند یادم نیست الان


مامان بزرگم میگه چنان دویدم سمت خونه مون ک تا چند ساعت خدمو حس نمیکردم

مامان بزرگم میگفت ی موجدایی بودن با لباس کامل سفید و سرشون دستمال پیچ شده مغرب ها از اب زود میمودن ب ...

میگه یبار یکیشو میگیرن میبرن تا براشون جای خر آسیاب بچرخونه میگفت مغرب تا دم دمای صبح ی تکه شعر میخونده ک ( دی منگرو دی منگرو منگرو گریه میکنه ها 


معنیش میشه مامان منگرو مامان منگرو بیا ک بچت داره گریه میکنه و از منگرو منظورش با بچه خودش بوده میگفته یعنی ولم کنید بچم داره گریه میکنه

مامان بزرگم میگفت ی موجدایی بودن با لباس کامل سفید و سرشون دستمال پیچ شده مغرب ها از اب زود میمودن ب ...

شما خوزستانید؟

من شنیدم هنوزم اینا هستن این موردو خیلی شنیدم 

اقایونی که هَوَل تشریف دارید درخواست ندید متاهل هستم حتی اگر تاپیک بزنم که با همسرم مشکل دارم باز شما فک نکن خبریه

چی دیدی زرد کردی🤣🤣

حالااااااااا

نمیتونم بگم اگر بگم خوابم نمیبره

اقایونی که هَوَل تشریف دارید درخواست ندید متاهل هستم حتی اگر تاپیک بزنم که با همسرم مشکل دارم باز شما فک نکن خبریه

ابنو شنیدن ک مبگن رو گربه آب ریز نخوبه و اینا و یا میگن گربه اجنه س ؟


بابابزرگ دوستم قیافش خیلی وحشت ناکه میگه وقتی جوان بوده گربه هارو میکرده تو گونی پرت میکرده تو آب رود سر این ی شب ک ی گربه بزرگ سیاهو پرت کرده بوده صبح ک بیدار میشه مبینه قیافش اینطوره 


در این حد قیافش ترسناکه برقا بره نگاهش کنی مهاله دسشویی نکنی خود دوستتمم ازش میترسه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز