سلام کسی هست راهنمایی کنه
امشب مهمونی داشتم خانواده خودم و همسرم
چند شب پیش برای برادر شوهرم رفتن همون دختری که میخواسته رو دیدن قراره مث اینکه فرداشب برن خونشون (برای خواستگاری اول من برادرشوهر بزرگمم اومد)ولی گویا اینسری نمیخوان کسیو ببرن جلسه اول امشب شنیدم که مادرشوهرم داشت به جاریم میگفت برای فرداشب من از خواهرشوهرم شنبدم که بچه هست سنش کمه شوهرمم قبل مهمونی بهش گفتن اما به من هیچی نگفتن.... واقعا بهم برخورد به نظرتون چه واکنشی نشون بدم....
طبیعیه که نگفتن تو عروسشون هستی لازم ندونستن بگن
عادی رفتار کن
اصلا نپرس
شاید به شوهرت گفته که باهم برید؟
تو وروخدا اگه کسی چیزی به ذهنش میرسه بگه واقعا دلم میخواد شوهرم زنگ بزنه به خانوادش بگه چرا نگفتین اما اصلاااا اهل این کارنیس
حتی دلم میخواد برای خاستگاری جلسه بعدی اصلااااا نرم بگم من ک خبرنداشتم اما میخوام با سیاست رفتارکنم..... ولی بلدنیسم
گاهی اینجور رفتارا از روی عمد نیست. ذهنت رو از افکار منفی خالی کن و بی خیال باش.
من باشم اصلا به روی خودم نمیارم. اولا شنیدنش نفعی برای من نداره که حالا دریغ کرده باشن دوما تو همچین جریاناتی ترجیح میدم تا حد امکان دخالت نداشته باشم و فقط موقع جشن خبرم کنن.
حالا یچی بگی مسگن حسودی میکنه ولشون کن
