تو روستای ما دو تا پسر ۱۶ ساله رفته بودن یه روستای دیگه مرغ بخرن
از این مرغ های زنده که تخم میزارن
خلاصه مرغ رو می خرن میزارن روی موتور یهو مرغه از روی موتور میوفته پایین
اونام میزنن کنار میوفتن دنبال مرغه که بگیرنش
یه پیرمرد از دور اینا رو میبینه
فکر میکنه مرغه مردمه دارن میگیرن
فکر میکنه اومدن مرغ دزدی
خلاصه پیرمرده میره جلو میگه چیکار میکنید؟
پسرام میگن مرغ خودمونه
خلاصه دعوا میشه
پسرها مرغه رو میگیرن سوار موتور میشن میرن
پیرمرده ام با ماشین میره دنبالشون
همینجوری دنبالشون میکرده
یهو پسره حول میشه با ۱۲۰ تا سرعت میخورن زمین جفتشون ضربه مغزی میشن
پیرمرده ام میبینه تصادف کردن فرار میکنه
دوتاشون فوت کردن