زندگی بر ما اگر پائین و یا بالا گذشت
هر چه بوده خوب یا بد عاقبت امّا گذشت
اشکِ شوق و اشکِ غم با هر دو تا سر کردهایم
هر چه بر ما رفت، آخر زشت یا زیبا گذشت
شادی و شیون چو عشق و مرگ می آید ولی
ناخوشی و سرخوشی چون رعد برق آسا گذشت
لذّتِ دل بستن آخر محنتِ دل کندن است
لذّتش بر جا نماند و مِحنتش بر ما گذشت
حسرتِ دیروز خوردن، مَرهمِ زخمی نبود
غُصّهها از بیش و کم، پیدا و ناپیدا گذشت
زندگی هر چه به ما داده ست،پس خواهد گرفت
قدرت شاهی نماند و شوکت دارا گذشت
تازه میفهمم که بعضیها چرا خندانترند
عِشرتِ امروزِشان بیوحشتِ فردا گذشت
لحظههای عاشقی در گرمگاهِ سینهام
بادِ سردی بود که آرام بر صحرا گذشت
در جدالِ بینِ عقل و عشق در پهنای عُمر
خوش به حالِ آن کسی کز عقل بیپروا گذشت.
#شعر
#دکلمه
#مازیار_نظری