2777
2789

یه پسر کلاس اولی به پسرم تعریف می‌کرده که تو دستشویی مدرسه شلوار دستمو کشیدم پایین باهم بازی کردیم کونش گذاشتم از مدرسه و پسر بچه ها متنفرشدم انقد از اینکه پسرم تو مدرسه باشه هم میترسم از بد ماجرا پسر کلاس اولیه همسایمونه

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

دقیقا به همین دلیله

مادرم حاضره هیچی نخره برا خودش

ولی خواهر کوچیکم توی یه مدرسه غیر انتفاعی خوب کم جمعیت درس بخونه

ک چهار چشمی حواسشون بهشون باشه

الهی مرا در شب فقرم بسوزان اما محتاج نامردان مگردان ❤️‍🔥

هیچی فقط آگاهش کن بگو باهاش دستشویی و جای خلوت نرو . زنگ تفریحا برو با بچه های درس خون‌. 

اون پسره رو هم برو دم خونش تذکر بش بده 

یادش بخیر، روزگاری خنده بر هر درد بی درمان دوا بود..
هیچی فقط آگاهش کن بگو باهاش دستشویی و جای خلوت نرو . زنگ تفریحا برو با بچه های درس خون‌. اون پسره رو ...

گناهش گردن خودشون باشه ولی مادرشون خیلی مشکوک می نه انقد عذاب میکشم تو چشم بچه هایش نگاه میکنم میگم واقعا همچین والدینی نباشن بهتره

بایدبچتوجوری تربیت کنی به این چیزانه بگه وبهش توضیح بدی وبگی که دوس نداری بااون بگرده وبامشاورصحبت کنی وگرنه این چیزامتاسفانه زیادشده نمیشه که بچه روهیچ جانفرستی .تازه اخرای ساله.سال دیگم مدرسشوعوض کن

گناهش گردن خودشون باشه ولی مادرشون خیلی مشکوک می نه انقد عذاب میکشم تو چشم بچه هایش نگاه میکنم میگم ...

بچه رو صدا بزن بگو فقط یبار دیگه با بچه من همصحبت شدی با بچم دیدمت میام مدرسه شکایتتو میکنم‌. بترسونش

یادش بخیر، روزگاری خنده بر هر درد بی درمان دوا بود..
بچه رو صدا بزن بگو فقط یبار دیگه با بچه من همصحبت شدی با بچم دیدمت میام مدرسه شکایتتو میکنم‌. بترسون ...

اصلا هیچ ترسی در این  بابت ندارن چند بار به مادر پدرشون گفتم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو1388  |  18 ساعت پیش
توسط   asraam  |  1 ساعت پیش