من ۱۳ سالم بود و درس خون بودم تو خانواده فقیر ما ترک هستیم و اکثرا اطرافمون زود ازدواج کردن، شرایط مال بدی هم داشتیم اما همیشه خیلی دوست داشتم درسم تموم شه و قاضی یا وکیل شم یعنی همیشه تصور میکردم اما مامان بابام ادمای خوبی نبودن هردو خیانتکار بودن و چششون دنبال این و اون اصلا به فکر ما و ایندمون نبودن و اجاره نشین بودیم