عزیزم آخه همچین چیز کوچیکی این همه داستان به پا کردن نداره که!
شاید خسته بوده حال نداشته یا عصبی بوده از چیزی بره حوصله نداشته بره جای دیگه!
شاید اصن پولش کم بوده !
الان شوهر من چند شبه همش قول میده شام میریم بیرون٬ تا دیروقت کارش طول میکشه نمیرسه زودتر بیاد؛
هر وقت میاد حتی یه اخمم نمیکنم دست خودش نبوده که.
حتی دیشبم گفت شام نپز بریم بیرون٬ ناهارم یه چیز حاضری داشتیم تا ساعت ۹ صبر کردم نیومد ٬ دیگه انقد گشنه م بود نیمرو خوردم و شوهرمم که اومد بازم سعی کردم باهاش خوب باشم .