ببینین ماجرا از این قراره ک نامزدم میاد همش میگه با کی کجا میخواد بره اعصابم خرد میشه اینطوری حس میکنم بهم اعتماد نداره اصن ک همش میگه با کی کجا میره چون توقع داره منم بهش همه چیو بگم
اخه ببینین مثلا داره با دختر عمه ش میره بیرون پیام میده میگه اشکال نداره با اون برم بیرون بعد اصن دختر عمه ش کسی بود ک ما رو به هم معرفی کرد نمیدونم چرا اینطوریه
خیلی حساسه رو این موارد و حس میکنم بعدن به مسکل میخوریم چن بار بهش گفتم ک من اکیم لازم نیس همع چیو بگی اجازه بگیری بهت اعتماد دارم تو هم داشته باش ب من
خدا کمکت کنه
چ اشتباهی کردی
بذار بهت بگه تا عادت بشه بینتون توهم متقابلا بهش به سری چیزارو بگو
بعد همش میگه اون جا رفتی با کی رفتی و فلان
یه چیزی دارم تعریف میکنم میخوره تو ذوقم
خیلی قشنگه که ، حالا شما هم بگو اتفاق خاصی نمیفته که !
من قبل هر کاری اول به شوهرم میگم !
چرا باید با دختر عمش بره خرید؟؟ عقدین؟
حالا ک ی پسر این مدلی پیدا شد دختر ناراضیه😂😂
والا من سینگلم ولی یکی از دوستام با دوست پسرش اینجوریه بهشم میگم واسه چی انقدر همه چیو به هم میگید مگه اعتماد ندارید به هم؟ یه جور نگام کرد انگار عقب موندم
به نظر من انقد اعتمادم خوب نیس البته ببخشید صریح و واضح میگم شما قراره یه زندگی مشترک داشته باشید بد نیست راجب یه سری کاراتون قبلش با هم هماهنگ کنید یا راجبش حرف بزنید توی زندگیتون خیلی تاثیر داره
