سلام دوستان عزیز،۹ ساله که بخاطر شغل همسرم خوزستان زندگی میکنیم،و حالا قصد برگشتن به شهرمون و داریم،یه خونه هم تو شهر خودمون داریم که سه سال پیش خریدیمش که تا برج ۵ سال پیش خالی بوده و چون میخواستیم خودمون تو اون خونه زندگی کنیم دلمون نمی اومده که بدیم مستاجر،چون از سال پیش اوضاع مالیمون کمی بهم ریخت تصمیم گرفتیم که خونه رو بدیم اجاره،بعد از چند وقت یه مستاجری برای خونه پیدا شد که از دوستان قدیمی شوهرم بود رفت خونه رو دید و پسندید و گفت نامزد دارم و قراره تا چند هفته دیگه عروسی کنیم،ما هم چون دنبال همچین فردی بودیم که تازه عروس و داماد باشن که خونه زیاد صدمه ای نبینه موافقت کردیم،بعد از چند وقت مسافرت رفتیم شهرمون هم قولنامه رو امضا کنیم هم سری به خونواده ها بزنیم، که خود شخصی که قرار بود خونه رو اجاره کنه گفت من زن ندارم و خونه رو واسه خودم تنها میخوام چون با خونوادم مشکل دارم،ما هم قبول کردیم چون رفیق شوهرم بود ،از برج ۵ پارسال ایشون تو خونه سکونت داره تا حالا،۱۵ روز پیش کارهای انتقالیمون جور شد که بریم ،منم شروع کردم وسایل و جمع کردن،کل وسایلم و جمع کردم چون شوهرم گفت من با مستاجر( رفیقش) صحبت کردم قرار شده خونه رو خالی کنه که ماسه روز بعدش بار بزنیم و بریم،متاسفانه یک روز بعد از اینکه شوهرم باهاش صحبت کرد و اون اقا هم قبول کرد که خونه رو خالی کنه،زنگ زد و گفت من یک هفته مهلت میخوام تا یه خونه برای خودم پیدا کنم،یک هفته تموم شد و دوباره زنگ زد گفت من بلند نمیشم،چون وضع مالیم خوب نیست،و خونه ای که من میخوام نمیتونم به این زودیها پیدا کنم ،یک ماهه دیگه بهم مهلت بدین بلند میشم،ما هم موافقت کردیم چون چاره ای نداشتیم،امروز پدرشوهرم رفت حضوری با مستاجر حرف زد که اگه امکانش هست زودتر خونه رو خالی کنه و قول داد تا ده روز دیگه حتما خونه رو خالی کنه،ولی دوباره امشب زنگ زد و گفت دیگه کسی و نفرست تا وساطت کنه که من بلند نمیشم و تا برج پنج که قرار داد دارم تو خونه میمونم،تا حالا هم داشتم تو رو سر کار میزاشتم که دست از سرم برداری،بخدا دیگه نمیدونیم باید چیکار کنیم،شوهرم میگه بریم مستاجری تا برج پنج سال بعد که قرار دادش تموم شه بعد بریم تو خونمون،ولی من قبول نمیکنم،آخه زوره خونه از خودت داشته باشی و بخوای بری مستاجری،در ضمن اینجور که ما شنیدیم دو نفر تو خونه زندگی میکنن جای یک نفر و اینکه کار خلافم انجام میدن ،به گفته برادر شوهرم، یه خونه ای هم مشاور املاک که یکی از آشناهاست براش گیر آورده که هم پول پیشش کمتره هم اجاره ولی قبول نمیکنه،چون آپارتمان ما خیلی ساکت و کم تردده و اون آقا از هر لحاظ راحته،اگه میشه راهنماییم کنید ، راهی هست که بتونیم این آقا رو بلند کنیم یا نه!!؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش
بعد مگه قرار داد یکساله نیست خب دوباره قرار دادبستین باهاش که میگه تا برج پنج مهلت دارم؟
ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش
بنطرم شوهرت چون دوستشه مراعات میکنه هی.تو به پدر شوهرت بگو برن وجدی وعصبانیت باهاش برخورد کنن.وبروش بیارن میدونیم هرکاری تو خونه میکنی و بگن مابه یک نفر دادیم نه چند نفر.
از برج ۵ امسال تا سال بعد،ببخشید من اشتباه نوشتم بالا
اها ببین تا برج پنج نمیتونید بیرونش کنید مگه اینکه نوشته باشه خسارت بدید بهش اگه نوشتین به یک نفر اجاره داده شده ثابت کنید چند نفر اونجا هستن
ديوانه و دلبسته ي اقبال خودت باشسرگرم خودت عاشق احوال خودت باشيک لحظه نخور حسرت آن را که نداريراضي به همين چند قلم مال خودت باشدنبال کسي باش که دنبال تو باشداينگونه اگر نيست به دنبال خودت باشپرواز قشنگ است ولي بي غم و منتمنت نکش از غير و پر و بال خودت باشصد سال اگر زنده بماني گذرانيپس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش