یک ماهه قهر کردم اومدم خونه بابام.شوهرم اعتیاد داره گل حشیش ترامادول.کتک خیلی خوردم ازش..اما چون دوسش داشتم و به سختی باهاش ازدواج کرده بودم.گفتم صبر کنم شاید درست شه.اما افسوس که نشد...یک ماهه اومدم خونه بابام چون بچم تشنج کرد و من اونو مقصر اصلی میدونم...اصلا زنگ نزد اگه زد فقط دعوا و دادبیداد...چن روز پیش بایه جعبه شیرینی اومد دنبالم مثلا....اما چون دیگه حوصله دروغ هاشو ندارم حوصله بی پولی و بیکاری شو ندارم نرفتم....۵ ساله میگه ترک میکنم اعتیاد مو اما همش حرفه.....تصمیم به جدایی دارم..اما گاهی دلم براشوهرم میسوخت که کسی رو نداره و تردید داشتم....اما امروز رفتم پیش یه دعا نویس خوب توشهر مون..................گفتم یه ماهه از خونم قهرکردم و هیچ تمایلی به برگشت ندارم...شوهرمم زیاد پیگیر برگشتم نیست...دعانویس گفت با یه زن رابطه داره....!!!!یاخدا اینو کجای دلم بزارم...یه جوری شدم.دعا نویس گفت یه قفل بیار تا دعا بخونم غیرتو با کسی نره....منم گفتم بزار بره به جهنم....خانما به نظرشما حرفش راست بود؟؟؟یه فااال حافظم گرفتم اسکرین شو میزارم.....ممنون که خوندی و نظرتو میدی