سلام دوستای گلم
بزار کامل کینه جاری مو براتون بگم
اول از اینکه شوهر من با دخترعمو جاریم نامزد بوده
که بهم میخوره دختر یک ماه بعدش عقد میکنه شوهر مونه بعد چهار ماه با من عقد میکنه
موقع عقدم داخل مجلس یجوری که خواهرم بشوندن ب اون یکی جاریم میگه میکاپ من تو از عروس خوشگلتر اون خیلی زشت شدهه🥲🥲🥲جوری که ابجیم میخاست دعوا کنه باهاش شوهرم نزاشت
و خیلی چیزای دیگ ..........
چند شب پیش خونه خواهر شوهرم دعوت بودم که خواهر شوهرم ب من گفت سیب بخور بچت خوشگل بشه
جاریم در اومد گفت خوشگل بودن بچه به این چیزا نیست ب ژن خوبه
من گفتم آره راست میگی دعا میکنم بچم شعورش به خودم بره زشت باشه مهم نیست بچه برا پدر مادرش عزیزه
در اومد گفت منظورت اینه من شعور ندارم
من گفت از ژن خوب منظور تو این بود من زشتم
اگه منظور تو اون بود آره منظوره منم این بوده که قهر کرده رفت 😂😂😂😂😂