مثلا فامیلی قرار میزاریم بریم مسافرت سه روز چهار روز، روز اول قفلی میزنه برگردیم نمیتونم، یا قهر میکنه گریه میکنه 😐 میگه برام اسنپ بزنید برگزدم خونه،اینم بگم خودش پول نداره میکه اسنپ بزنید پولشم بدید برم، ۱۷سالشه
وای متنفرم از اینجور آدما
ما هم دیروز رفتیم بیرون برادر شوهر بیست سالم هی می‌گفت من سرم درد میکنه من دلم درد میکنه اصلا نباید میومدیم خلاصه کوفت ما و مادرش کرد
خب سری بعد اصلا نبرین
یا ب ظاهر بگین نمیبرین ک اذیت نشه
من فکر میکردم نجوونا عاشق سفرن که
اره خیلی بد چرا اینجوری میکنه
بدتر از همه به نظرم آدماییه که تو مهمونیای شبونه گیر میدن بریم دیگه دیر وقته خوابمون میاد
خونبریدش مجبورید مگه. جاری من عاشق گشت وگذارره بمیره هم باید بیاد دیروز رفتیم 13بدر کوفتمون کرد صبح ساعت5از درد پاشده رفته دکتر اومده یخورده خوب شده 9رفتیم 13بدر بعد انقد خورد خورد که وسطش گفت من دارم میمیرم برگردیم😐پاشدیم برگردیم پسرم گفت بریم شهربازی زود گفت منم میام😐یعنی فقط میخواستم بکشمش اینحورادما اگه به خودشون خوش بگذره بقیه براشون حکم ادم ندارن ولی وای به روزی که خوش نگذره باید حتما غلام سیاهشون باشن هرچی اینامیگن بگن چشم
مادرم خیلی بد مسافرته کلا دلش می‌خوام بیاد مسافرت یکم که چیزی باب میلش نباشه مسافرت برا بقیه کوفت میکنه اصلا دلم نمی‌خواد باهاش هم سفر بشم
فکرکنم زنداداشت جاری منه🤣اخه من نمیدونم کسی که ازدرد پامبشه میره سرم وامپول میزنه مجبوره راه دور پاشه بره جوج بزنه وهندونه تاخرخره بخوره؟ بعدشم کوفت همه کنه؟ بخدا انقدحرص خوردما میخواستم شوهرمو پاره کنم😅
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
