سلام
خونه ی مادرشوهر مهمون بودیم. تو یک هفته ۴ بار ناهار کوکو درست کرد.حالم از کوکو بهم‌میخوره.
الان اومده شهر ما. چند روز موندن. واسه ناهار ها هر روز یه غذای خوب درست کردم،دیشب میخواستم سالاد الویه درست کنم.میگه درست نکن،سیب زمینی داره،پدرشوهرم دیابت داره. واسش خوب نیست.
میخواستم خودم رو بکشم. آخه تو آنقدر به این طفلک کوکو سیب زمینی نده.نمیخواد به من دستور بدی
خواستی بگی اینقد بهش کوکو دادی بنده خدا مریض شده 😆😆
خب کوکو درست کن
🤣🤣
خب توام ساده درست کن
ساده خانوم
خودتو بزن به نگرانی به شوهرت بگو بابات دیابت داره به مامانت بگو انقدر کوکو درست نکن
یاد یکی از اقوام افتادم.تو خونه خودشون از چیزی به نام دستمال توالت اصلا استفاده نمیکنن.وقتی میان خونه ما سطل دستشویی که پر از دستمال میشه هیچ، توی چاه هم یه عالمه دستمال میندازن.سری اخر مجبور شدیم کسی بیاریم تخلیه چاه کنن.اینقدر که دستمال انداخته بودن.
کاش همه همون طور که خونه خودشون هستند موقع مهمونی هم بودند.بعضی ها واسه میزبان خیلی بیرحمن.
