2777
2789
عنوان

دلم به مامانم خیلی میسوزه

421 بازدید | 31 پست

سلام خانما خوبید من تک بچم مامان و بابامم از هم جدا شدن منم دوساله ازدواج کردم رفتم شهر غریب مامانم خونه پدرش واحد جدا داره خداروشکر پدرومادرش بهش میرسن ولی من همیشه یه غم عمیقی دارم یه عذاب وجدان نسبت به اینکه زندگی نکرده هرسری یاد مادرم میوفتم گریم میگیره اینکه تنهاست چی میخوره چی میپوشه خیلیم بی زبونه همه هم پشت سرش حرف میگن الان فردا ۱۳ بدره من سه روز پیشش بودم ولی دیگه امشب اومدم خونه پدرشوهرم ولی همش میگم نکنه فردا تنها بمونه ..خیلی خیلی ناراحتم رو قلبم سنگینه خیلی غصه اشو میخورم همش امیدوارم شوهر کنه از تنهایی دربیاد ولی بازم بخاطر من ازدواج نمیکنه امروز میگفت سینه هام درد میکنه میزنه پشتم همش گفتم برو دکتر خداینکرده سرطان اینا نباشه فکرم خیلی درگیره چقدر بدم ولش کردم رفتم پی خوشیم کاش ازدواج نمیکردم تا برای همیشه پیشش میموندم 

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

با برادر خواهریی دایی عمویی چیزی نمیرن بیرون؟

چرا خواهرو برادرش فردا میرن روستا ولی فامیلامونم اونجان دوست نداره بره بخاطر نگاها و حرفا به من گفت میرم ولی دروغ میگه نمیره

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

ببین جونو دل درکت میکنم 

ماها وسواس فکری داریم بخاطر شدت علاقه ای ک داریم بهشون از اونه خدمون عذاب میدیم کاری از دستمون بر نمیاد

لَم نُخلَق لنُرضی الخَلْق.♥️خلق نشدیم که خلق رو راضی کنیم.♥️

من خودم یک مادرم،فقط خوشی دخترم خوشحالم میکنه،اونم به شرایط خودش عادت کرده،کی گفته تنهایی بد؟؟!!

من زندگیم خوبه خداروشکر اما مشکلات خودمو دارم و نمیتونم درباره بعضیاشون سکوت کنم و همش با مامانم دردو دل میکنم حس میکنم پیرش کردم

به نام خدایی که دیدارش مرگ است 🥲🤍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792