سلام سر بارداری اولم خیلی خوب و مهربون بود
ولی الان دیوانه هست
خیلی دلم کباب میخواست خیلییی
گفت بیا تو خونه درست کنیم
من بهش گفتم خودم میپزم بهم نمیچسبه
ولی محل نداد
با این حال یکم غر زدم و کبابو اماده کردم
ده بار دعوامون شد گفت دیگه درست نمیکنم باز اومد گفت درست میکنم
اخرش اومد دید نه فندک داریم نه آتشزا دیگه گفت تا پیدا نکنی درست نمیکنم
منم میدونستم داخل خونه نیست اصلا حالا بگردمم فایده نداره
انقدر نگاهم خشک شد روی کبابا ک نگیییید انقدر گریه کردم
حالم خیلی بده