نمیدونم باید چیکار کنم
با این که مذهبی هستم
ولی کنارش مثل یه دختر معمولی با دوستام میرم بیرون و خوشمبگذرونیم
انگار بین دوتا دنیا گیر کردم
حرفم نمیتونم بزنم به کسی
قضاوتم میکنن بخصوص دوستای مذهبیم
اینجا هم هر حرفی میزنم میگن اسم پروفایلت مذهبیه حتما دشمنی و داری وجه مارو خراب میکنی
خسته شدم از خودم نبودن
خسته شدم از تحمل ادما ی سمی مزخرف
فک میکنن مریم مقدسن
خب خودت باش مگه مجبوری با آدمهایی بگردی ک هم فاز تو نیستن
چیشده؟
رل داری؟
ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻭ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ، ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﺩﯾﺎﻥ
ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺗﻌﺼﺐ ﻫﺎ، ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻨﮓ ﻣﺬﻫﺐ ﻫﺎ!
ﯾﮑﯽ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ،ﯾﮑﯽ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩﺍﯾﯽ
ﯾﮑﯽ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﺵ ﻣﺎﻧﯽ،ﯾﮑﯽ ﺩﯾﻨﺶ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ
ﯾﮑﯽ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺍﺳﺖ،ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﻧﺼﺮﺍﻧﯽ!
ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﻫﺴﺖ،ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ .
ﺧﺪﺍ،ﯾﮑﯽ... ﻭﻟﯽ... ﺍﻣﺎ... ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻓﮑﺮ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ....
ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺧﺎﻟﻖ ﺭﺍﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺍﻥ ﺍﺩﯾﺎﻧﯿﻢ!
ﺗﻌﺼﺐ ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﻣﺬﻫﺐ؟!ﻣﮕﺮ ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﻢ؟!
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺡ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﺎﺳﺖ...ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﻣﻔﺮﺩ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ ...
ﺳﺘﯿﺰ ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺴﺖ!ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﻫﺎﺳﺖ؟
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻋﻘﺮﺏ ﻧﻤﯽ ﺗﺮﺳﻢﻭﻟﯽ ﺍز ﻧﯿﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﮔﺮﮔﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺪ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯿﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺸﻨﯽﮐﻪ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺗﻨﻢ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﻭﻟﯽ
ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻼﻑِ ﻣﻐﺰ ﻭ ﺩﻝ ﺑﺎ ﺭﯾﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﻫﺮﺍﺳﻢ ، ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻦِﺷﻌﻠﻪ ﻭ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻭ ﻫﯿﺰﻡ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥِ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﺁﺗﯿﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﺗﻨﻢ ﺁﺯﺍﺩ؛ ﺍﻣﺎ،ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﻡ ﺳﺴﺖ ﺑﻨﯿﺎﺩ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻼﻕِ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺗﻬﯽ ﺑﺮ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ
ﮐﻼﻡ ﺁﺧﺮ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ
ﮐﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﯿﺶﻭﻣﯿﺶﻭﺭﯾﺶﻭﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﯾﺶﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
چیکار کنم
خسته شدم
یه بار میریم بیرون دوستام بخاطر من اخر شبا با ماشین میریم
میترسم اشنا لعنتی بیبینه و قضاوتم کنه
اه
از اون طرف مراسما دوستام میگن وای ببین فلانی به ورق دست زد سگ داره حتما فلان کارس
با دوسالی مذهبیم هم خوبم ولی زیادی محدود میکنن ادمو
شما در هر صورت خودت باش و تظاهر به کسی که نیستی نکن
ولی خب مگه داشتن دوستای مذهبی و رفتن به هیئت و مسجد که اشکال داره؟؟
به قول خودت با پسرا که نیستی.....دوستانت دختر هستن
الان چرا حس دوگانگی داری عزیزم؟؟
ببین من زیاد از خودم پیش دوستای مذهبیم نمیگم ولی اونا سبک زندگی منو بد میدونن
و قضاوتم میکنن
دوستای صمیمیم میگن بیا برون از فاز اونا با موج همراه شو داری ازیت میشی
نمیدونم ولی اون فضا رو هم دوست دارم
اگر بدونن مدل زندگیم متفاوته باهام بد میشن
عزیزم شما بین باور هایی که داری و زندگی که دوست داری داشته باشی گیر کردی
شما یه سری عقابد دارید و اون عقاید شما چیزی که دوست دارید باشید و زندگی کنید رو نقض میکنه
ببین بهتره برای رهایی خودت و لذت بردن از زندگیت عقایدت رو کنترل کنی
این نظر منه خودت در نهایت باید انتخاب کنی
اما تو فقط ۱ بار زندگی میکنی و نمیدونی اصلا بهشت و جهنمی وجود داره یا نه
داری توی قرن ۲۱ زندگی میکنی زندگی هیجان داره کلی تفریح هست که به عنوان جوون باید امتحانش کنی اینکه بخوای بخاطر یه سری عقاید که صرفا فقط محدودت میکنه و نمیذاره زندگی کنی خودتو از زندگی بندازی
این نظر منه
بنظرم یه تعادلی رو برای خودت ایجاد کن
عقاید و عبادت رو از زندگیت جدا کن
عزیزم مشکل از دوستانت هست....
رقصیدن با دوستانت ، پاسور بدون قمار بیرون گشتن با دوستانت هیچ کدوم به خودی خود اشکالی نداره واقعا!!
ببین یکی از رفیق های حجاب نداره ، اهل رقصیدن هست ، ساز میزنه
ولی نماز میخونه و روزه میگیره و فرد معتقدی هست
اکثر دوستاشم افراد مذهبی هستن....افراد چادری و اهل هیئت و مسجد و اینا درحالی که شاید خودش خیلی اهل اینجور مراسمات نباشه
با دوستاشم کاملا اوکیه و چیزی ازشون پنهون نیست
چون کار خلاف و غیر عرفی انجام نمیده....یه زندگی سالم داره
شما همیشه قرار نیست تو تمااام مسائل با دوستانت تفاهم داشته باشی
و اونجایی خوبه که بتونید با یه سری از تفاوت های همدیگه کنار بیاید
