انگار با پیر مرد شوهر کردم باهاش بیرون میرم انگار برج زهر مار
بیرون با همه میگه میخنده جوک میگه همه رو از خنده پاره میکنه
من و از گریه کردن
بعضیا اینقد با هم خوبن اینقد با شوهراشون بهشون خوش میگذره
منم نشستم خونه روزه گرفتن
یه زندگی کوتاهی داشتیم که اونم با این انتخابمون به فنا رفت