کلا یه دیت رفتیم ولی از دورم میشد فهمید پسر خوبیه و تا فردای دیتم انرژیم از ادم خوبی بودنش شارژ بود
ولی دلم نمیخاد فک کنه اسون بدستش اومدمو قبول کردم باش اوکی شم که یهو شاید بی ارزش و اسون شم تو چشمش و ارزون شم میخام یکم ناز کنم ولی نمیدونم چطوری
اخهواقعا دلیلیم پیدا نمیکنم که خوب و صمیمی نشم و بتونم یکم بیشتر تو زحمت بندازمش😄
اخه لعنتی نیتش که پاکه
دست به جیبش که اوکیه
بچه کاری که هست
مهربون و خوش اخلاق که هست
چهرش عزیز و متینم که هست
من از چی این ایراد بگیرم
از وقتیم لهش گفتم بهتره تو هر صبح اول پیام بدی اینطوری یکم بهتره حس بهتری میگیرمم که داره صبح بخیر میگه و کلا معلومه گوش بدسن هرچیم میگم میگه چشم
نمیدونم چطوری رفتار کنم